دنيا مصلح مي خواهد و هر کس در گوشه اي از اين آدمکده به زباني نويد از آمدن يک منجي مي دهد


با خودم کلنجار مي روم


 نام تو ( با بغض) در گلويم ليز مي خورد.


ما که امامت در جانمان نشسته و بودن تو را در ذهن تمام لحظه هايمان حس مي کنيم آن قدر دلتنگ


توايم که نگو!


چه خوش است آمدنت، وقتي بوي عطر مهرباني، گذشت، عاطفه در فضاي روز و شبمان مي پيچد و ديگر


 بيهوده دلمان نمي گيرد؛


دعا زير باران مستجاب مي شود، وقتي آسمان مي بارد مي دوم زير اين دانه هاي ريز دوست داشتني


لبهايم را پر مي کنم از دعا: الساعه الساعه الساعه


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

همه چیز از همه جا روز های کاغذی my disturbed mind wefhwef همراز هساره واران پزشکی در ترکیه اکستنشن تخصصی مو و مژه (ارومیه) نیلوفرانه سام ست